در دوران اوایل دبیرستان(١٣٤٢) وقتی دانش آموزان با بلند صحبت کردن و بلند خندیدن نظم کلاس را به هم می زدند، یکی از دبیرانمان به زبان آذری می گفتند: ( دونوز آچیلماسین) معنی تقریبی یعنی :( یخ تان آب نشود )
مقدمه ای بود بر این شعر مولانا:
نفست اژدرهاست او کی مرده است
از غم و بی آلتی افسرده است
******
اژدها را دار در برف فراق
هین مکش او را به خورشید عراق
به تعبیر مرحوم استادمان( دکتر پدیده) معنی افسرده در شعر مولانا یعنی منجمد شدن ، قدرت و مهارت نفس سرکش ، عصیانگر منجمد شده و نتواند کاری خلاف مصلحت دین و دنیا انجام دهد.
نتیجه: وقتی در زمان مولانا افسرده شدن نفس با انگیزه های اندکی میسر بود و فراق نوعی نسخه نجات بود. حالا فراق دشوار است ، چرا که تمام خطوط قرمز شنیداری و دیداری و گفتاری در جیب، کیف ، اقشار مختلف جامعه جهانی در دست رس می باشد.
و آب شدن نفس های افسرده مثل سیل خروشان، جهان و جهانیان را تهدید می کند.
امید به لطف و عنایت خدا و از شما همراهان محترم التماس دعا .