بیماری توقع و انتظارات
کفتم فلانی میرم مجلس ختم فامیلتان تو نمی آیی؟
گفت : نه بابا بذار گم شه !!!! گفتم باباجان چی شده برات؟!! فامیل شماست و در مرداب غرق شده
گفت به خاطر اون نمیرم ! چون موقع غرق شدنش من اونجا بودم براش دست تکان دادم و بای بای می کردم عوض پاسخ بابای من دستش را به برگ ها و تکه چوب های روی آب می انداحت.
گفتم عزیز من اون داشت غرق می شد
گفت : چی می شد پاسخ بای بای منو بده بعد غرق بشه!!!!!!!!!!! از ناراحتی گلوم گرفت نتونستم کلمه ای بگویم
96/10/6
یوسف غفاروند