تعریف زندگی
وقتی می رویم میوه بخریم فروشنده میگوید درهم کیلویی دو هزار دست چین سه و پونصد
واقعیت زندگی ( درهمه ) انتخاب چند در صد دست ماست بیشترش دست ما نیست
مثلا ما نمی توانیم پدر یا مادر یا شغل هاشون را انتخاب کنیم نقشی در زشتی و زیبایی شان و سطح تحصیلاتشان نداریم
در کشور و شهری که متولد میشویم نقشی نداشته و نمی توانستیم به مادرمان بگوییم الفاظ کدام زبان را بر دهانمان بنهد
حتی در زشتی و زیبایی خودمان نیز کاره ای نیستیم
بسیاری از غم ها و شادی ها خارج از حیطه تسلط ما بوده و فقط در مسیر زندگیمان مواجه می شویم
با قبول این واقعیت ها و قبول کردن کل مجموعه زندکی و سعی و تلاش برای مواردی که اصلاح و ساماندهی اش
در اختیار ما است و
با قبول کردن مجموعه ای از آرامش و رنج و راحتی و ناراحتی و سلامتی و بیماری و شادی و غم و مرگ
به نام تعریف زندگی می توانیم با شاکر بودن به تک تک داشته هایمان خوشبخت ترین زندگی را با نشاط درونی رقم بزنیم
یوسف غفاروند
شنبه 96/9/25