نگاره های  raz

نگاره های raz

دلها تنها با توجه مدام به ذکر و یاد خداوند آرامش می یابند
نگاره های  raz

نگاره های raz

دلها تنها با توجه مدام به ذکر و یاد خداوند آرامش می یابند

انگیزه ها و هدف ها

انگیزه یا نیاز یک حالت درونی در فرد است در حالی که هدف ها بیرون قرار دارند و گاهی از آن ها به عنوان پاداش های مورد انتظار که انگیزه ها را به سوی خود معطوف می دارند یاد می شود. انگیزه ها و هدف ها بر روی هم اثر متقابل دارند. اگر انگیزه در فرد بالا باشد اهداف بلند انتخاب خواهد کرد و اگر ارزش هدف بسیار بالا باشد انگیزه ی فرد برای به دست آوردن آن بیشتر خواهد شد.

جایگاه انگیزه ها و هدف ها- ذهن انسان ها را به کوه یخ شنار تشبیه می کنند و بخش بیرونی آن ذهن خودآگاه و بخش زیرین آن ذهن ناخودآگاه یا نیمه خودآگاه می نامند. در صورتی که انگیزه و هدف در ذهن خودآگاه انسان باشد، هنگامی که دارد کاری را انجام می دهد، می داند با چه انگیزه ای و برای چه هدفی دست به فعالیت زده است. ولی اگر انگیزه و هدف در ذهن ناخودآگاه باشد چرایی رفتار یا هدف انجام دادن کار برایش آشکار و روشن نخواهد بود. این ناآگاهی از آن جا ناشی می شود که انسان ها برای شناخت درون خویش تلاشی نمی کنند. یکی از بهترین راه ها برای شناخت درون، تعامل با دیگران است؛ چراکه با گرفتن واکنش دیگران نسبت به رفتار خود، می توان زوایایی تاریک شخصیت خود را روشن ساخت.

ممانعت از ارضای نیاز-  هنگامی که ارضای نیاز شدیدی با مانعی روبه رو شود، گاهی به طور موقت از شدت آن کاسته می شود و محرک رفتار نخواهد بود. انسان ها ممکن است انواع رفتارها را بیازمایند تا رفتاری را بیایند که تحقق هدف را برایشان آسان سازد یا نقش و فشار ناشی از آن مانع را کم کند. بنا به نظر برخی از صاحب نظران،هنگامی که نیاز سرکوب شده، دوباره شدت می یابد، انسان ها درون خود احساس تنش می کنند و این تنش انگیزه ی او را برای ارضای نیاز تشدید می کند و با توجه به ادراک آدمی از محیطی که در آن قرار دارد و دانش و تجربه ی قبلی، میل به تلاش برای دستیابی به هدفی برای ارضای هدف سرکوب شده در او قوت می یابد. اگر فرد در جهتی به تلاش های خود ادامه دهد که در آن موفقیتی نیست، ممکن است هدف هایی را جایگزین کند تا بتواند نیاز خود را ارضا کند.

عدم تجانس شناختی- در صورتی که ارضای انگیزه ها با مانع روبه رو شود این وضع ممکن است به انواع رفتارهاب غیر منطقی منجر شود. لئون فستینگر این پدیده را عدم تجانس شناختی می نامد. در این نظریه، عمدتا از روابط موجود میان ادراکات افراد درباره ی خود و محیطشان بحث می شود. هنگامی که دو ادراک فرد با یکدیگر هیچ رابطه ای نداشته باشند، نسبت به هم نامربوط تلقی می شوند و اگر یکی دیگری را تایید کند، گفته می شود رابطه ی هماهنگ دارند. عدم تجانس هنگامی رخ می دهد که اراکات مرتبط با هم در تعارض باشند. این وضع در فرد تنش ایجاد می کند و او می کوشد با تعدیل یا نفی یکی از ادراک ها، تنش درون خود را کاهش دهد.

عجز یا ناکامی

ناکامی (Frustration) حاصل عدم ارضای نیاز شدید برای مدت طولانی است. رفتارهای غیر منطقی ناشی از حالت ناکامی عبارتند از:

  • پرخاشگری (Aggressiveness) - شدت عجز ممکن است به حدی باشد که به رفتار مخربی مانند خصومت و خشونت منجر شود. افراد در صورت امکان خصومت خود را متوجه شی یا فردی که احساس کنند موجب ناکامی آن هاست، می کنند. کارگر خشمگین ممکن است بکوشد رئیس خود را مضروب کند یا با بدگویی کار و شهرت وی را خراب کند.
  • دلیل تراشی (Rationalization) – یعنی عذر و بهانه آوردن. برای مثال فرد ممکن است در مقابل ناتوانی خود در تحقق یک هدف خاص کس دیگر را سرزنش کند: " تقصیر رئیسم بود که ترفیع نگرفتم" یا " به هر حال نمی خواستم آن کار را انجام دهم"

برگشت به گذشته یا رفتار واپسگرایانه (Regressive Behavior) – عبارت است از انجام اعمال خارج از سن. افراد ناکام به این گرایش دارند که در حل مشلات خود از تلاش سازنده سرباز زنند و به رفتار کودکانه و خیلی ابتدایی برگشت کنند. مانند مدیری که به هنگام عجز و درماندگی، حالت غضب و خشم به خود می گیرد.

تثبیت یا خو گرفتگی (Fixation) – این حالت هنگامی رخ می دهد که شخص الگوی رفتاری خاصی را با این که به تجربه دریافته است که این رفتار نمی تواند مشکلی را حل کند، به کرات از خود بروز دهد؛ از این رو ناکامی می تواند واکنش های از روی عادت را ثابت نگه دارد و مانع رفتارهای تازه و موثرتر شود. بر اساس تحقیقات مایر، گرچه عادات هیچ نارضایتی به بار نمی آوردند یا به تنبیه منتهی می شوند، معمولا از بین می روند ولی خو گرفتن به رویه ی نادرست در اثر عجز عملا قوی تر می گردد؛ امکان دارد یک عادت زشت با تنبیه بیش از اندازه تثبیت شود.  می توان گفت تنبیه دو نوع تاثیر بر رفتار می گذار:

  1. از میان برداشتن رفتار نامطلوب به طور موفت
  2. تثبیت آن رفتار و منجر شدن به سایر عوارض ناکامی

بنابراین، می توان نتیجه گرفت که تنبیه برای مدیریت ممکن است وسیله ی خطرناکی باشد، چراکه پیش بینی آثار آن مشکل است. تحقیقات براون عوارض متداول تثبیت در صنعت را نشان می دهد :

- ناتوانی در برابر پذیرفتن تغییر

- امتناع کورکورانه و سرسختانه در برابر پذیرش حقایق تازه به هنگامی که تجربه نشان می دهد روش های گذشته مورد تایید نمی باشند یا نوع و شیوه ی رفتار مدیری به افزودن جریمه و مجازات ادامه می دهد، حتی اگر این کار فقط به بدتر شدن شرایط بیانجامد، نمونه ای از رفتار تثبیت شده می باشد.

  • تسلیم یا بی تفاوتی (Apathy) – حالتی است که فرد در نتیجه ی ناکامی طولانی، امید تحقق هدف یا هدف های خود رادر یک وضعیت خاص از دست می دهد و می خواهد که از واقعیت و منشا ناکامی خود کناره گیری کند. این پدیده در افرادی که به مشاغل تکراری و کسل کننده اشتغال دارند و در کار خود تسلیم این واقعیت می شوند که چندان امیدی برای بهبود و پیشرفت نیست، به وجود می آید.

گرد آوری شده توسط دپارتمان پژوهشی شرکت پاکمن

دکتر علی رضاییان، مبانی مدیریت رفتار سازمانی،سال 1386