گاهی مرا به حال خودم بگذار
رضایت انسان از خداوند:
بهطور کلی رضا به معنای خشنودی و ثمره محبت انسان بهذات اقدس الهی است. یعنی اینکه خداوند متعال از انسان راضیباشد، این مقام بسیار بزرگ است؟ ولی اهل حقیقت مطلوبشان این بوده تا به مرحلهای برسند که از خداوند متعال راضیباشند. آیه 119 سوره مائده میفرماید: خداوند از اینگونه انسانهاراضی است و آنها هم از خدا راضی هستند. همچنین مرحومخواجهنصیر در رساله اوصافالاشراف (صفحه 66-67) نوشته:رضای خداوند از بندهاش آنگاه حاصل میشود که رضای بنده ازخدای بزرگ حاصل شود. وی نقل کرده که یکی از بزرگان 70 سالعمر کرد و در مدت عمر هرگز نگفت که «کاش فلان چیز انجاممیشد و یا فلان چیز انجام نمیشد» که این در واقع نشانه روحرضایت است که در یک بنده، در اوج درجات معنوی، میتواند به وجود بیاید .«مرحوم خواجهنصیر» نقل کرده است: از بزرگی پرسیدند که از مقام رضا در خود چه اثری یافتهای؟ او گفت: از مرتبه رضا چیزی به من نرسیده است ولی اگر از وجود و جسم من پلی بر روی دوزخ بسازند و خلایق اولین و آخرین را بر آن پل عبور دهند و به بهشت رسانند و مرا تنها در دوزخ کنند، هرگز در دل من خاطری خطور نمیکند که چرا بهره من این است و بهره دیگران آن است. درواقع این نمونههایی از بیان رضایت الهی است که اگر انسان به آنمرحله برسد که واقعاً تسلیم محض پروردگار باشد و صبر و پایداریدر برابر مشکلات در او مشاهده شود، میتوان به معنا و مفهوم رضای الهی رسید.
متن کامل در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...
فراتر از تعارض ... به سوی خرسندی
کسانی که درگیر این اعتقاد هستند که در زندگی باید چیزی بیشتر از زندگی طبیعی وجود داشته باشد ، احتمالا تمام آنچه را که در زندگی آنها وجود داشته است، تجربه نکرده اند. این اعتقاد آزار دهنده که در زندگی چیز بیشتری باید وجود داشته باشد، بیانگر ادراک نیمه هوشیار افرادی است که تصور می کنند واقعا در زندگی چیزهایی خیلی بیشتر از آنچه که آنها تجربه کرده اند وجود دارند ، اما آنها باید گمشده ی خود را در درون نه بیرون از خودشان پیدا کنند.منبع ارزیابی، یا منبع معنی ، درون فرد یافت می شود. به جای اینکه معنی توسط دیگران یا جامعه در کل به فرد تحمیل شود، خود فرد باید کانون معنی خویش باشد.
یاسمن _رحیمی#روانشناس
پ.ن:در ادامه مطلب (چگونه از زندگی خود راضی با شیم ؟)را از منظر دیگر مطالعه نمایید.